1403/09/01
جمال مشتاق

جمال مشتاق

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 11338807100
دانشکده: دانشکده مهندسی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
برنامه ریزی بهینه در بهره برداری شبکه توزیع هوشمند دارای خودروهای الکتریکی با در نظر گرفتن عدم قطعیت و برنامه پاسخ گویی بار
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
برنامه ریزی بهینه در بهره برداری، شبکه توزیع هوشمند، خودروی الکتریکی، مدل دو سطحی، برنامه های پاسخ گویی بار.
سال 1396
پژوهشگران سید محمد باقر ساداتی(دانشجو)، جمال مشتاق(استاد راهنما)

چکیده

آلودگی هوا و وابستگی به منابع سوخت های فسیلی، نگرانی های دنیای صنعتی امروز می باشند. این مسائل بیشتر از همه در سیستم حمل و نقل و بخش های تولید برق به عنوان مصرف کننده های بزرگ سوخت-های فسیلی مورد توجه قرار گرفته اند. خودروهای الکتریکی و استفاده از قابلیت ویژه آن ها یعنی خودرو به شبکه، یک راه حل برای مواجهه با این نگرانی ها می باشد. البته تعداد زیادی از این خودروها که در آینده به شبکه های توزیع تحمیل می شوند، مصرف انرژی بالایی را طلب می کنند که این امر تولید انرژی بیشتر و افزایش تولید گازهای گلخانه ای را به همراه دارد. البته با شارژ و دشارژ هوشمندانه این خودروها، می توان تا حدودی این مشکل را نیز برطرف نمود. در این صورت در زمان های کم باری و میان باری خودروها شارژ می شوند تا در زمان اوج بار، با دشارژ انرژی ذخیره شده ، بخشی از توان مشترکین تأمین گردد. از طرفی با توجه به عدم قطعیت های خودروهای الکتریکی به خصوص مدت زمان در دسترس بودن آن ها و همچنین اطمینان از میزان انرژی قابل تحویل آن ها، شبکه توزیع نیز با عدم قطعیت روبرو می شود. لذا استفاده از برنامه های پاسخ گویی بار به عنوان ابزاری برای مدیریت کاهش میزان توان تأمین نشده، ضروری به نظر می-رسد. در این رساله مدل مناسبی جهت برنامه ریزی بهینه در بهره برداری از شبکه توزیع هوشمند که در آن پارکینگ خودروهای الکتریکی (دارای سلول های خورشیدی) وجود دارد، ارائه شده است. بهره بردار شبکه توزیع مسؤول اجرای برنامه های پاسخ گویی بار می باشد. با در نظر گرفتن مالک خصوصی برای پارکینگ خودروها، یک تصمیم گیرنده جدید، علاوه بر بهره بردار شبکه توزیع به وجود می آید که تصمیم های هر یک روی دیگری تأثیر گذار می باشد. در این حالت یک مدل دو سطحی ارائه شده که در سطح بالا (رهبر) بهره بردار شبکه توزیع و در سطح پایین (پیرو) مالک پارکینگ خودروها وجود دارند. هدف در سطح بالا، بیشینه نمودن سود و در سطح پایین، کمینه نمودن هزینه ها می باشد. برای حل مسأله دو سطحی غیرخطی، به طور هم زمان از تئوری دوگان و شرایط Karush–Kuhn–Tucker (KKT) و روش Fortuny-Amat and McCarl استفاده شده است. همچنین اگر مالکیت پارکینگ با بهره بردار شبکه توزیع باشد، در این صورت یک مدل تک سطحی ارائه می شود. با توجه به عدم قطعیت خودروهای الکتریکی و سلول های خورشیدی و با معرفی شاخص ارزش در معرض خ