رمانتیسم اساساً پدیده ای اروپایی است که در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم در اروپا به وجود آمد و خاستگاه اولیه ی این جنبش ادبی آلمان بود. آن ها معتقد بودند که شعر باید وحدت موضوع ارگانیک داشته باش. رمانتیسم معولاً در باب مکان ها و مناظری سخن می گوید که تخیل را برمی انگیزد و احساس به معنای وسیع آن را جایگزین خرد کرده است. از ویژگی های عمده ی این مکتب: احساس گرایی، درون نگری، آزادی خواهی، قهرمان پروری و ... می باشد. در تعریف رمانتیک بیشت تر بر انواع فرا رمانتیک ها چون فرار به رؤیا، گذشته، سرزمین های دور دست و تخیل تکیه می شود. این مکتب ادبی هنگامی که در کشورهای اروپایی روبه افول نهاد، یعنی در اوایل قرن بیستم به کشورهای عربی راه یافت و در ادبیات عربی ابتدا به صورت ترجمه ی آثار اروپاییان و بعدها در شعر عربی نیز نمود پیدا کرد و تعارض میان شکل و محتوای شعر عربی را از میان برد. پژوهش حاضر برآن است که ویژگی های شعر رمانتیکی را در اشعار ملک عبدالعزیز و مهیندخت معتمدی بررسی و جست و جو نماید. چارچوب پژوهش نیز برپایه ی چهار دیوان ملک عبدالعزیز به نام های: أغانی الصبا، قال السماء، بحر الصمت وتلمی قلب الأشیاء؛ و دو دیوان مهیندخت یعنی: دریای اشک و گل های آبیدر می باشد. شیوه ی پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی براساس مکتب رمانتیک می باشد. در پایان می توان گفت که مضامین رمانتیکی چون غم و اندوه، عشق و طبیعت در شعر دو شاعر بیشتر نمود و ظهور پیدا کرد.