شخصیت پردازی یکی از عناصر مهّم در داستان نویسی است. شخصیت ها در انتقال درونمایه و پیام داستان نقش مشخص و معینی دارند. نویسنده از طریق شخصیت، افکار، نگرش، اندیشه ها و عواطف خود را به نمایش می گذارد. رمان المستنقع اثر حنا مینه، از جمله رمان هایی است که حضور شخصیت در آن بسیار پررنگ است و نویسنده برای معرفی شخصیت های آن از انواع شیوه ها استفاده کرده است، و ابزارهای متنوعی را برای ارائه ی آن ها به کار گرفته است لذا پژوهش حاضر بر آنست تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی شیوه های شخصیت پردازی را در رمان مذکور مورد بررسی قرار داده و ابزارهایی را که نویسنده برای نمایاندن شخصیت ها به کار گرفته است، مورد تحلیل و واکاوی قرار دهد، نتایج پژوهش حاکی از آن است که نویسنده هرکدام از شخصیت های پویا، ایستا، کلی و قراردادی را برای بیان هدف خاصی آفریده است. او شخصیت های پویا را برای نشان دادن ضرورت تحول انسان ها و پیشرفت به سمت تعالی و رشد قرار داده است، و شخصیت های ایستا را در دو بُعد مثبت و منفی خلق نموده است تا تقابل بین خوب و بد را نشان دهد، همچنین از ابزارهای مختلف مستقیم و غیر مستقیم با انواع مختلف آن استفاده کرده است؛ هرکجا خواسته به انتقاد از پدیده های خاصی بپردازد، از ابزار توصیف و با روش غیر مستقیم به برخی شخصیت های حاشیه ای و فرعی اشاره نموده است تا به مفهومی که قصد دارد بدان اشاره کند، بپردازد. بنابراین، مینه شخصیت ها و انواع آن را هدفمند و در راستای پیشبرد اهداف و درون مایه های داستان بکار گرفته است.