خود-تنظیمی به عنوان توانایی افراد در تنظیم و هدایت احساسات، عواطف، افکار و رفتارخود و یادگیری مفهومی است که در روانشناسی تربیتی و آموزش توجه زیادی را به خود جلب کرده است و اینک هم در گستره آموزش زبان از محبوبیت قابل توجهی برخوردار شده است . از سوی دیگر ، با توجه به تغییر پارادایم وچارچوب نظری موجوددر سنجش زبان، دو رویکرد سنجشی خودسنجی و همسال سنجی به عنوان دو ابزار برای تحقق بخشیدن ب هاهداف سنجش آموزشی و آموزش شاگرد محور مورد توجه ویژه قرار گرفته اند . هدف از پژوهش حاضر ، بررسی اثربخشی دو روش خودسنجی و همسا ل سنجی در یک دوره آموزش مهارت نوشتاری در بهبود یادگیری خود -تنظیمی بوده است . بدین منظور ، هفتا د و نه زبان آموز با مهارت زبانی متوسط در قالب سه کلاس دست نخورده مقطع کارش ناسی زبان دانشگاه آزاد اسلامی در این مطالعه شرکت نمودند . یکی از کلاسها به عنوان گروه خودسنجی، کلاس دیگر گروه همسال سنجی و گروه سوم هم ب ه عنوان گروه کنترل که در آن سنجش توسط خود معلم انجام می شد در نظر گرفته شد . پس از انجام مداخله و آموزش مربوط به هر گروه وبا توجه به نمره ها ی پیش آزمون و پس آزمون هر سه گروه در آزمون یادگیری خود-تنظیمی، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که خود - سنجی و همسال سنجی تاثیر مثبتی بر افزایش میزان یادگیری خودتنظیمی داشتند . بررسی بیشتر داده ها بیانگر این بود که تفاوت معناداری بین گروه خودسنجی و همسال سنجی وجودنداشت . یافته های تحقیق می تواند کاربرد های نظری و آموزشی قابل توجهی برای افراد درگیر در آموزش زبان خارجی داشته باشد.