اصالت از قدیمیترین و بحثانگیزترین مفاهیم در مطالعات گردشگری است که از رویکردهای مختلف به آن پرداخته شده است. اشاره به اصالت صحنهسازیشده ریشه در انسانشناسی دارد. منشأ نگاه ساختگرا به اصالت، جامعهشناسی است و ارتباط بین اصالت و تجربۀ گردشگر، در روانشناسی مطالعه میشود. در حالیکه صحبت از خویشتن واقعی امری فلسفی و بحث در مورد فرایند احراز اصالت، عملی سیاسی است. برخی اصالت را از ویژگیهای ماهوی اشیا، رویدادها یا مکانهای مورد بازدید میدانند و گروهی منشأ آن را درک و تجربۀ گردشگر میپندارند. سایرین معتقدند تجربۀ اصیل اهمیت اندکی دارد، آنچه مهم است تجربهای لذتبخش به دور از خانه است. بعد از گذشت بیش از نیم قرن از طرح موضوع اصالت در گردشگری، هنوز ابهامات فراوانی دربارۀ ماهیت آن وجود دارد؛ مفهومی بنیادی در گردشگری که نهتنها جایگاه رفیعی در گفتمانهای تئوریک این حوزه پیدا کرده بلکه کاربرد گستردهای نیز در برنامهریزیهای توسعه و بازاریابی گردشگری یافته است، بهگونهای که بسیاری از مقصدها و جاذبههای گردشگری با ادعای اصیلبودن، سعی میکنند خود را از رقبایشان متمایز کنند. در این مقاله سیر تطور و تکامل مفهوم اصالت در گردشگری را مرور و سعی میشود با رویکردی تحلیلی این مفهوم از دیدگاه صاحبنظران برجستۀ آن بررسی شود و به روندهای جدید در این حوزه نیز اشاره میشود.