گرچه غالباً انتظار می رود که منظومه های تعلیمی، خالی از زیبایی های ادبی باشند، یا حد اقل کمتر بر جنبه های ادبی آن ها تأکید شود، اما در این میان، منظومه هایِ کلامیِ مولویِ کُرد، چنان از محسنات کلام و بلاغت معنی برخوردار هستند که به وضوح توانِ کم نظیرِ ناظمِ خویش را به نمایش می گذارند. با درنظر داشتن این موضوع و با مراجعه به منابع مختلف و مهم تر از همه، شروح و حواشی نوشته شده بر اشعار مولوی، به بررسی سه منظومه کلامی او، «الفضیله»، «عقیده ی مرضیه» و «منظومه ی الفوائح» می پردازیم تا گوشه هایی از زیبایی های این سه منظومه را نشان دهیم. سرانجام به این نتیجه خواهیم رسید که مولوی با آن قریحه ی زیبای عرفانیش، با دسته بندی های هنری و بهرهگیری از آرایه ی جناس و کاربردِ هنرمندانه یِ کلمات و دیگر صنایع ادبی موضوعات کلامی را به شکلی زیبا و ادبی به رشته ی نظم کشیده است. این سه منظومه اگرچه به سه زبان مختلف سروده شده اند، اما مشابهت های محتوایی و ساختاری با هم دارند و هر سه آمیخته ای از هنر و علم کلام هستند