بر خلاف بسیاری از مطالعات انجام شده در حوزه ی نحو عربی، پژوهش های علی أبو المکارم از جایگاه ویژه ای برخوردارند. او در آثارش سعی کرده تا با مطالعه ای روشمند تاریخ نحو عربی را به شکلی کلی و جامع مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار دهد. کتاب "أصول التفکیر النحوی" از مهمترین این آثار است که مؤلف در آن از سختی ها و مشکلات پیش روی مطالعات نحو عربی سخن گفته و در پی آن بوده تا با بازسازی روش های کلاسیک مطالعات نحو عربی، عناصر سلبی و ایجابی آن را از هم بازشناسد. نویسنده در این مقاله با مطالعه جامع و تفصیلی این کتاب، به دنبال یافتن پاسخی در خور برای سؤالات زیر است: مهمترین اصول کلی که مؤلف پژوهش خود را بر آن پایه گذاری کرده کدامند؟ مؤلف تا چه اندازه توانسته پیوند های موجود میان عناصر مختلف تولیدات فکری بشری را شناسایی کند؟ پژوهش او چه راه هایی را به روی محققان و علاقه مندان زبان عربی گشوده است؟ استقرای نحوی از نظر مؤلف به چه معناست؟ مفهوم قیاس چه مراحلی را در تاریخ نحو عربی پشت سر نهاده است؟ تعلیل و تأویل نحوی – از دیدگاه مؤلف- چه جایگاهی در اصل نحو عربی دارند؟ و تاثیر باز شناسی صحیح این مفاهیم در پژوهش و آموزش زبان عربی چیست؟ این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی فصل ها و عناوین مختلف کتاب را برای رسیدن به جواب چنین سؤال هایی مورد مطالعه قرار می دهد.