کتاب "إیضاح" محمد بن عبد الرحمن بن عمر، مشهور به خطیب قزوینی(م739هـ)، یکی از مهمترین منابع بلاغت عربی به شمار می آید که پژوهشگران و جویندگان ادبیات عربی از آن بی نیاز نیستند؛ با این حال، این کتاب بر خلاف کتاب "تلخیص" چندان با اقبال بلاغیان و شارحان و حاشیه نویسان مواجه نشده است. ایضاح اگر چه کتابی است مستقل، اما می توان آن را شرحی مبسوط بر کتاب تلخیص هم دانست که صاحب اثر، خود بر آن نوشته و شواهد و توضیحات بسیار بر آن افزوده است. تلخیص که از نامش هم پیداست، خلاصه ی قسم بلاغت کتاب "مفتاح العلوم" أبو یعقوب یوسف بن أبی بکر بن محمد بن علی سکاکی(م626هـ) است. خطیب خود در مقدمه ی کتاب ایضاح تصریح کرده است که در این اثر هر کجا که لازم بوده باشد آرای عبد القاهر جرجانی، صاحب دو اثر مهم "دلائل الإعجاز" و "أسرار البلاغه"، همچنین نظرات سکاکی در "مفتاح العلوم" و دیگر بلاغیان را ذکر کرده و دیدگاه و نظر خود را هم به آن افزوده است. در مقدمه ی ترجمه و تحقیق بخش معانی ایضاح هم که در اواخر سال 92 منتشر شد، نوشته بودم که کتاب ایضاح از دو وجه بر سایر شروح و حواشی تلخیص برتری دارد: یکی آنکه خطیب خود پی برده است که تلخیص المفتاح را کاستی هایی است و به آن سبب "إیضاح" را چون شرحی بر آن نوشته است و دیگر آنکه در این کتاب، او بسیار بیشتر از آثار پیشینیان و به ویژه آن سه کتاب مهم که نامشان بردم، بهره گرفته و مثال ها و شاهد ها در آن بسی بیشتر است. شیوه ی کار در این بخش (علم بیان) هم مانند بخش نخست (معانی) است؛ سعی کرده ام ترجمه، هر چه بیشتر روان و قابل فهم باشد؛ اما به متن عربی هم تا حد زیادی پایبند بوده ام. با توجه به زمان نویسنده ی کتاب و شیوه ی کار قدما در تألیف، به نظرم در این گونه از آثار، ترجمه ی مقید به متن، بر ترجمه ی آزاد برتری دارد. در ترجمه ی شواهد و به خصوص بیت ها، دقت بیشتری کرده ام و تا در توانم بوده کوشیده ام ترجمه ها ادبی باشند و در عین حال، بتوانند نکته یا فایده ی بلاغی مورد نظر را در زبان فارسی هم منتقل کنند. در بخش تحقیقی کار هم طبیعی است اگر از شرح ها و حاشیه های تلخیص المفتاح مستقیم یا غیر مستقیم بهره فراوان برده باشم؛ از جمله دو شرح "مطول" و "مختصر" تفتازانی، "مواهب الفتاح" مغربی، "عروس الأفراح" بهاء الدین سبکی، "حاشیه"ی عبد الحکیم سیالکوتی بر مطول و "بغیه الإیضاح" عبد المتعال صعیدی، نیز منابع متعدد ادبی ولغوی و تفسیرهای معتبر و به خصوص "کشاف" زمخشری و "أنوار التنزیل" قاضی بیضاوی.