خشکسالی، تغییرات اقلیمی و بحران آب مساله ای بغرنج و فاجعه ای انکارناپذیر است. اما آنچه به این امر دامن می زند، نگاه تکنوکراتانه و تعریف خشکسالی از دیدگاه صرفاً هیدرولوژیکی است. حال آنکه سیاست های کلان، قوانین آب و هنجارهای اجتماعی نقش بسیار مهم و تعیین کننده در مدیریت این بحران و کاهش اثرات آن دارد. این مقاله در پی آن است که نگاهی جدید به نفش قوانین آب داشته باشد و جایگاه برگشت پذیری اجتماعی (Social Resilience) بعنوان ظرفیت سیستمهای اجتماعی برای تحمل، مقاومت و حفظ عملکرد، همچنین پیشرفت در موقعیت خود از طریق پیش بینی، ایجاد آمادگی، یادگیری، سازگاری و کنار آمدن با بحرانها و محدودیتهای محیطی و اجتماعی-اقتصادی، در نتیجه تغییرات اقلیمی و زیستمحیطی ایجاد شده در محیط را ارائه نماید. هر چند تغییرات و نوسانات اقلیمی شرایط رشد گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد ولی تاثیرات آن تنها اقتصادی و محیطی نیست بلکه باعث تاثیرات اجتماعی مثل مهاجرت و کاهش فرصت های شغلی نیز خواهد شد.