درون مایۀ هر داستان مانند رشتهای است که سایر اجزای آن اثر را به هم می پیوندد. هرچه این ارتباط تنگتر باشد، آن اثر قویتر و هنریتر است. رمان وقتی چراغهای زندگی روشن می شوند دومین اثر از سردار اُزکان، نویسندۀ موفق تُرک است که به بیش از بیست زبان زندۀ دنیا ترجمه شده است. این پژوهش به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی درپی آن است که ارتباط درون مایه و فرم داستانی را بررسی کند. نتایج نشان میدهد که درون مایۀ «وقتی چون کودکان به معصومیت و پاکی رسیدی، به کتاب و اسرار آفرینش که در درون خود توست، خواهی رسید» به گونهای هنرمندانه و هماهنگ در عناصر «راوی»، «شخصیت»، «فضا»، «لحن» و «گفت وگو» منعکس شده است. درواقع اُزکان توانسته است فرم رمان را در خدمت محتوا و مضمون آن قرار دهد. در این اثر، استفادۀ بجا از بنمایههایی که جنبۀ نمادین دارند، مانند کتاب، سفر، کودک، نور، مرگ و دریا، به القای بهتر درون مایه در ذهن مخاطب کمک کرده و استفادۀ هوشمندانه از عناصر داستانی در این اثر ادبی باعث اتحاد بین راویها و شخصیتها و درنهایت معنا و مضمون عرفانی رمان شده است.