در این مقاله، موتیف عشق و کارکردهای آن در اشعار سیمین بهبهانی بررسی شده است. عشق مطرح شده در اشعار او، در سه زمینهی عشق جسمانی، عشق آرمانی، عشق به جنسیت خود تقسیمبندی شده است. در بخش عشق جسمانی، به بررسی اشعار، از لحاظ شیوهی بیان و چگونگی توصیف معشوق پرداخته شده و در بخش کارکردهای عشق جسمانی، به چهار کارکرد: برطرفکنندهی نیازهای جسمانی، برطرفکنندهی نیازهای روحی، هدایتگری و حیاتبخشی اشاره شده است. در شعر بهبهانی، مردان، موضوع عشقاند و این طرز سخن عاشقانه در ادب فارسی، چندان پربار نیست. شاعر در اوایل دورهی شعری خود، معشوق (مرد) را با اصطلاحاتی همچون بت و سرو توصیف میکند، درحالیکه در غزل سنتی، معشوق (زن) به این صورت توصیف میشد. در بخش عشق آرمانی، تنها به حس و حال حاصل از عشق اشاره میشود و رسیدن به معشوق مطرح نیست. در بخش عشق به جنسیت خود، شاعر به زن بودن و نقش مادری خود عشق میورزد.