یکی از زیرمجموعههای تحلیل گفتمان، تحلیل گفتگوهای اثر مورد بررسی است. جدا از معنای ظاهری و شیوۀ طرح جمله-ها در گفتگوها، میتوان از دل آنها پی به ذهنیتهای پنهانی برد که خود را در قالب واژهها، معانی، نشانهها، رفتارها و حرکات طرفین گفتگو نمایان میکنند. با واکاوی شیوۀ تعامل طرفین گفتگو، آغاز و پایان گفتگو، نوبتگیری، بازخورد و اصلاح در گفتگوها میتوان جنبهها و جلوههایی از گفتگو را نشان داد که اغلب در نگاه اول به چشم نمیآیند. بر این اساس، در این نوشتار تلاش شده است که نحوۀ استفاده از زبان و شیوۀ ارتباط طرفین گفتگو که در قالب جملهها و عبارات بازنمایی شده است، همراه با ناگفتههای دیگری که در پس پشت جملهها و معانی قرار گرفتهاند، مورد بررسی قرار بگیرند. به عبارت دیگر، در این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، مدیریت تعامل افراد با یکدیگر و نحوۀ شکلگیری ارتباط اجتماعی در گفتگوهای دو اثر ادبی-روایی حصار و سگهای پدرم و یکلیا و تنهایی او مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد در هر دو گفتمان، قدرت از بالا به پایین اعمال میشود و یک نفر در رأس هرم قدرت قرار دارد. در برابر گفتمان غالب، سوژهها بسیار ناتواناند و عاملیت و نقش چندانی در داستان ندارند. در رمان یکلیا و تنهایی او، علاوه بر نهاد قدرت، نهاد دین و مردم نیز در ادارۀ امور جامعه ایفای نقش میکنند اما نهاد قدرت و دین، سعی بر آن دارند که مردم را به سمت خود بکشند.