1403/02/09
هیوا حسن پور

هیوا حسن پور

مرتبه علمی: استادیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0002-4640-1200
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 6545132
دانشکده: دانشکده زبان و ادبیات
نشانی: دانشگاه کردستان، گروه زبان و ادبیات فارسی
تلفن: 09188747107

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیل تطبیقی گفتمان در دو رمان مرد گرفتار از محمود کیانوش و حه سار و سه گه کانی باوکم از شیرزاد حسن
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
مرد گرفتار، حه سار و سه گه کانی باوکم، گفتمان غالب، گفتمان تازه، قدرت، سوژه، هویت
سال 1401
پژوهشگران تورج خسروی(دانشجو)، هیوا حسن پور(استاد راهنما)

چکیده

تحلیل گفتمان ادبی، به تحلیل داده های زبانی و فرازبانی متن ادبی برای رسیدن به مفاهیم و تعابیر متفاوت از آن گفته می شود. این پژوهش به شیوۀ تحلیلی – تطبیقی به بررسی و تحلیل تطبیقی دو رمان مرد گرفتار و حه سار و سه گه کانی باوکم از منظر تحلیل گفتمان حاکم بر آن ها پرداخته است. معیار انتخاب و تطبیق این دو اثر، شباهت و همانندی آن ها در موضوع و زبان پردازش آن ها بوده است. ضرورت انجام این پژوهش نیز در آن است که هم نشان می دهد متن ادبی تنها داده های زبانی و زیبایی شناسانه نیست و می-توان از رهگذر داده های زبانی و فرازبانی، تعابیر و برداشت های متفاوتی از آن به دست داد و هم آن که تطبیق آثار ادبی ملل مختلف باید بر اساس شباهت های ذاتی این آثار شکل بگیرد تا امر تطبیق و تحلیل آن ها به نتیجه برسد. برآیند سخن حاکی از آن است که: در این دو رمان، شباهت های فراوانی از لحاظ پیرنگ، شیوه پرداختن به متن، شخصیت ها، زمان و مکان، رویدادها، کنش ها و موارد دیگری از این دست وجود دارد که در بسیاری جهات بر هم منطبق اند؛ به گونه ای که نویسندگان در این دو متن، یک خط فکری و نظام معرفتی را در پرداختن به داستان و پیشبرد آن در نظر داشته اند. بیشتر این شباهت ها ناشی از کارکرد و چهارچوب مشترک گفتمان ها است که هر عرصه ای را در برمی گیرند، عناصر متفاوتی را در ساختار مشترک خود جای می دهند و چهارچوب کلی مشترکی را که حاصل ماهیت گفتمان است پیاده می کنند. این دو داستان را از لحاظ گفتمان می توان در سه بخش دسته بندی کرد: گفتمان غالب، گفتمان تازه و نافرجامی گفتمان تازه. گفتمان قدرت با تک صدا کردن زبان و جامعه و سرکوب گفتگو و دیگر ارتباطات، در جهت گسترش قدرت و تثبیت هرچه بیشتر آن گام می نهد که خود در ساخت جامعه و سوژه های همگون تأثیر فراوانی دارد. در نهایت، از آن جا که هیچ گفتمانی نمی تواند به تمامی خود را تثبیت کند، در تقابل با گفتمان غالب، گفتمانی تازه سر برمی آورد که شخصیت اول در هر دو داستان آن را نمایندگی می کنند. با تولید گفتمان تازه، که یکی از ملزومات آن هویت تازه است، سوژه هویت تازه ای پیدا می کند و به تدریج گفتمان پیشین به حاشیه می رود.