این نوشتار، از دیدگاه اسطوره شناسی به بررسی و تحلیل رمان رز گمشده اثر سردار اُزکان، نویسندۀ معروف ترک می پردازد. بسامد بالای عناصر اسطوره ای و مولفه های عرفانی در کنار یکدیگر، حضور هر کدام از آن دو دسته را در این رمان دلالت مند و در نتیجه، شایستۀ درنگ و تبیین ساخته است. در این پژوهش، نخست وحدت اسطوره های دوقلو در متن اثر و سپس فرم داستان و شگردهای ادبی آن در ارتباط با وحدت مذکور، بررسی و واکاوی شده و سرانجام نشان داده شده است که رمان رز گمشده بستر بسیار مناسبی برای بازتاب اسطوره های آرتمیس و مریم مقدس شده است. ازکان از اسطوره های قدیمی، خوانشی نو و امروزی ارائه داده و سرانجام میان آن ها، این همانی و وحدت ایجاد کرده است و بدین گونه؛ مهر تأیید دیگری بر نظر جوزف کمبل اسطوره شناس بزرگ زده است که باور دارد؛ اسطوره های متفاوت و دوگانۀ شرق و غرب، علی رغم خصایص متضادی که دارند، در ابتدا یکی بوده و از یک اسطورۀ واحد مشتق شده اند. نیز نشان داده شده است که فرم داستان با درونمایۀ اصلی آن دارای هماهنگی و تناسب دلالت مند و هنرمندانه ای است و به نحو مؤثری در خدمت درونمایۀ اصلی رمان قرار گرفته است.