بروز چالش های کم آبی در دهه های اخیر بیشتر کشورها را به اتخاذ سیاست های نو در ارتباط با مدیریت تقاضای آب به جای مدیریت عرضه آب سوق داده است. این بررسی تلاش می کند به تحلیل اثرگذاری های سهمیه بندی آب آبیاری روی الگوی کشت و سود ناخالص در دشت قروه–دهگلان بپردازد. مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) و رهیافت تابع تولید با کشش جانشینی ثابت (CES) به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. داده های مورد نیاز این پژوهش مربوط به سال زراعی 1395-1394، که با مصاحبه و تکمیل پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده گردآوری شد. سناریوهای کاهش 10 تا 40% آب در دسترس تعریف شد. نتایج نشان داد، کاهش آب در دسترس (تحت سناریوهای 10 تا 40% نسبت به سال پایه) منجر به کاهش سطح زیرکشت محصول های با نیاز آبی بالا مانند یونجه، و سیب زمینی و افزایش سطح زیرکشت گیاهان زراعی با نیاز آبی پایین همانند گندم و جو و در نتیجه کاهش سطح زیرکشت کل می شود. همچنین، نتایج گویای این است، اعمال سیاست، کاهش آب در دسترس، موجب افزایش بهره وری آب ولی در عین حال کاهش سود ناخالص می شود.