مطالعه حاضر به بررسی ساختار ریاضی تابع هزینه وتولید محصول گندم آبی در استان کردستاتن می پردازد و اساس متدولوژی آن بر فرضیه دوگانگی استوار است. لذا ضمن اشاره به مزایای استفاده از تابع هزرینه به جای تابع تولید در تجزیه و تحلیل تکنولوژی تولید، با انتخاب تابع هزینه ترانسلوگ طبق قضیه شفارد توابع تقاضای شرطی نهاده ها در چارچوب معادلات سیستمی به روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط تکراری بصورت مقید برآورد شدند. اندازه نمونه بالغ بر 257 بهره بردار گندم آبی است. دادهها برای سال زراعی 90-91 بصورت پیمایشی و از طریق مصاحبه با کشاورزان و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند ک تابع هزینه ترانسلوگ برازش خوبی نسبت به داده های مورد تحقیق داشته است و فرضیه های ساختاری از جمله بازدهی ثابت نسبت به مقیاس همگن یودن و هموتتیک بودن تکنولوژی تولید هیچکدام از نظر آماری معنی دار نیستند. نهاده زمین بیشترین سهم از هزینه تولید را به خود اختصاص می دهند. با توجه به نتایح حاصل از کشش های جانشینی آلن بجز نهاده های نیروی کار با سم و آب با کود بقیه از نوع جانشینی می باشد. همه کشش های قیمتی خودی تقاضا کوچکتر ازز یک بوده لذا می توان گفت تقاضا برای همه نهاده ها بی کشش است. همچنین برآورد معیار بازدهی نسبت به مقیاس بیانگر آن است که بازدهی نسبت به مقیاس فزاینده در مزارع مورد مطالعه وجود دارد