1403/09/01
حامد قادرزاده

حامد قادرزاده

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 3218
دانشکده: دانشکده کشاورزی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
پتانسیل ها و موانع گسترش استانداردسازی محصولات کشاورزی در استان کردستان
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
استانداردسازی، تحلیل عاملی اکتشافی، موانع، محصولات کشاورزی، استان کردستان
سال 1399
پژوهشگران شهلا سلیمی(دانشجو)، حامد قادرزاده(استاد راهنما)، محمود حاجی رحیمی(استاد راهنما)

چکیده

امروزه استانداردها در جهان یکی از مهم ترین معیارهای توسعه یافتگی در مبادلات اقتصادی و صنایع غذایی و یکی از عوامل توسعه کشاورزی به شمار می آیند. با توجه به اهمیت محصولات و فرآورده های غذایی و کشاورزی، بیشترین تعداد استانداردهای ملًی که در سازمان ملی استاندارد ایران از بدو تأسیس تاکنون تدوین شده است، استانداردهای مرتبط با صنایع غذایی و کشاورزی است. بنابراین، بررسی و مطالعه این موضوع دارای اهمیت بالایی است. هدف از این مطالعه بررسی پتانسیل ها و موانع گسترش استاندارد سازی محصولات کشاورزی در استان کردستان می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان ادارات کل استاندارد، منابع طبیعی، سازمان جهاد کشاورزی، معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی کردستان و اعضای هیئت علمی با تخصص های مرتبط در دانشگاه های کردستان، علوم پزشکی و دانشگاه آزاد واحد سنندج می باشد. داده ها از نوع میدانی و از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه و روش تمام شماری جمع آوری گردید. از تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی و تخمین معادله رگرسیونی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. براساس نتایج تحلیل عاملی، موانع به هفت عامل پنهان تقسیم بندی شده و هر یک با توجه به ماهیت متغیرهای سازنده هر عامل نامگذاری شدند. این عوامل شامل موانع دانشی، نگرشی، اقتصادی، ساختاری و سازمانی، موانع مربوط به بخش خصوصی و رسانه های جمعی، تجارت و بازاریابی و موانع محیطی، که در مجموع 029/55 درصد از کل واریانس را تبیین می کنند، می-باشند. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی، موانع ساختاری و سازمانی به عنوان مهم ترین موانع به شمار رفته است. لذا پیشنها می شود، دولت در قالب برنامه ریزی، بسترسازی، ایجاد انگیزه و تسهیل گری، حمایت و پشتیبانی لازم را در امر خصوصی سازی استانداردها در بخش کشاوزی به عمل آورد. نتایج حاصل از تخمین معادله رگرسیون نشان داد، ضریب تعیین به دست آمده برابر 97/0 درصد است. یعنی عوامل هفت گانه معرفی شده داخل مدل 97 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توسط هفت متغیر مستقل که شامل عوامل می باشند، را تبیین می کنند. هم چنین نتایج حکایت از این دارد، متغیرهای عوامل دانشی و عوامل تجارت و بازاریابی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش بینی و تبیین متغیر وابسته دارند.