اهمیت دانش در دوره ای که در آن قرار داریم به حدی است که صاحب نظران و دانشمندان، آن را «عصر دانایی» نامیده اند. در این عصر، دانش عامل متمایز کننده توسعه یافتگی و عقب ماندگی در نظر گرفته می شود. ملل و جوامعی که اهمیت موضوع را به خوبی درک کرده اند و از دانش به عنوان عاملی استراتژیک و مزیتی رقابتی در تمامی زمینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بهره برده اند توانسته اند فاصله قابل توجهی بین خود و دیگر کشورها ایجاد نمایند. هم اکنون در اقتصاد ایران، تولید و تجارت به عنوان موتور محرکه اقتصاد و رمز بقای کشور در بازارهای داخلی و خارجی نقش مهمی را بر عهده دارد، بر این اساس تقویت و بهره گیری مناسب از ظرفیت های تولیدی و تجاری و ایجاد ظرفیت های جدید ضمن هموار کردن راه توسعه تولید و ارائه خدمات زمینه توسعه پایدار اقتصادی را فراهم می آورد، نقش دولت به عنوان حامی برنامه های هدایتی و حمایتی از تولید و تجارت پر رنگ تر گردد. به نحویکه با ایجاد آرمان مشترک بین متولیان امر و تقسیم کار ملی بتوان زمینه حمایت از تولید و اشتغال و سرمایه گذاری های تولیدی و تجاری را برای تحقق خودکفایی فراهم کرد. از سوی دیگر با تمرکز و حمایت از تولید به خصوص تولیدات دارای ارزش افزوده و صادراتی با همکاری و مشارکت بخش خصوصی می توان با بهره گیری از ظرفیت های موجود و برنامه ریزی برای ارتقای بهره وری ضمن تحقق خودکفایی زمینه ورود و نفوذ در بازارهای جهانی را بدست آورد. بدیهی است در شرایطی که کوچک بودن بازارهای داخلی مانعی بر سر راه استفاده مناسب از ظرفیت ها می باشد مدیریت ظرفیت های تولیدی و تجاری و تمرکز بر اتخاذ سیاست های حمایتی از تولید صادرات گرا امکان استفاده از ظرفیت های مازاد را برای ورود به بازارهای جهانی و رشد تولید داخلی مهیا کرده و بنگاه های تولیدی و تجاری را قادر می کند تا از محدودیت های بازار داخلی رها شده و با توسعه صادرات بازارهای جهانی را هدف قرار دهند و از صرفه های اقتصادی حاصل در تولید بیشتر بهره برداری کنند. با توجه به سند چشم انداز 20 ساله کشور صادرات غیرنفتی باید به گونه ای افزایش یابد که باعث کاهش اتکای کشور به صادرات نفتی شود. تلاش برای دستیابی به اهداف سند چشم انداز 20 ساله در مدیریت ظرفیت های تولیدی و تجاری در جهت توسعه صادرات غیرنفتی همواره از راهبردهای کشور در عرصه اقتصادی بوده است. از سوی دیگر