دستگاه های اجرایی اعم از وزارتخانه ها، سازمان ها، موسسات، شرکت های دولتی و ... به عنوان واحدهای صف و ستاد با هر ماموریت، رسالت، اهداف وچشم اندازی که دارند نهایتاً در یک قلمرو ملی و یا بین المللی عمل می-کنند و با توجه به وظایف، مسئولیت ها و منابع در اختیار، هر یک از واحدها ملزم به پاسخگویی به مشتریان، ارباب رجوع و ذینفعان هستند. ارزیابی عملکرد نظام اداری- اجرایی یکی از مولفه های اساسی و اجتناب ناپذیر مدیریت عملکرد می باشد. در ادبیات مدیریت به ارزیابی نیروی انسانی در مقایسه با ارزیابی عملکرد سازمانی توجه بیشتری مبذول گردیده است. در قوانین برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دوم و سوم کشور و به دنبال آن قوانین بودجه سالانه کشور به موضوع مهم و کلیدی ارزیابی عملکرد دستگاه های اداری – اجرایی بخش عمومی پرداخته شده است. معمولاً ارزیابی عملکرد در یک دوره زمانی مشخص که بستگی به ماهیت، مقیاس، وظایف، ماموریت ها و اهداف سازمان دارد، تعیین می شود. لیکن عموماً این دوره برای دستگاه های بخش عمومی دولت با توجه به سالانه بودن نظام بودجه ریزی کشور، یکساله می باشد. با این وجود باید به عملکرد سال قبل دستگاه نیز توجه نمود. ارزیابی عملکرد دولت و دستگاه های دولتی امروزه در کشورهای توسعه یافته به صورت مداوم صورت می گیرد و در نظام برنامه ریزی این کشورها جایگاهی شایسته دارد. در صورتی که این امر در کشورهای در حال توسعه همچنان مغفول مانده و یا بصورت ناکارآمد به آن نگریسته می شود، بر همین اساس نیز نتایج ارزیابی های انجام گرفته نتایج قابل استفاده و مطلوبی نمی باشد (دفتر بهبود مدیریت و ارزیابی عملکرد سازمان مدیریت و برنامه-ریزی). امروزه به دلیل پیچیدگی و تنوع فعالیت های اقتصادی و ضعف توان پاسخگویی و نظام مند کردن این پیچیدگی ها توسط بازار، تمام توجهات را به سمت استخراج یک الگوی مطلوب دخالت دولت در اقتصاد و استخراج ویژگی های حکمرانی مطلوب سوق داده است. در توجهات مذکور یکی از مهمترین وظیفه هایی که برای دولت در جهت تحقق حکمرانی مطلوب عنوان می شود انجام روان سازی اقتصادی برای کاهش هزینه های مبادله می باشد، یعنی یکی از مهمترین وظایف دولت تسریع و تسهیل فعالیت بازار با ایجاد نهادهای جدید و اصلاح های یک حکمران خوب بدون توجه به نحوه و نتایج عملکرد گذشته دولت بوده و ارزیابی سیاست ها و برنامه های آن و استخ