عوامل متعددی بر چالش توسعه پایدار شهری در کشورهای جهان سوم اثر گذار هستند.این نوشتار در تلاش است که این چالشرا از نقطه نظر نابرابری و عدم توازن در توسعه شهری جهانی مورد بررسی قرار دهد . نتیجه ادبیات موضوع دال بر این است که ریشه های آن عمدتا از عملکرد کشورهای توسعه یافته (پیشرفت غرب) به منظور بسط فضای اقتصادی خود از آغاز استعمار نو نشات می گیرد.به همین خاطر این کشورها باید از نظر مالی و انتقال تکنولوژی بستر را برای توسعه شهری منصفانه جهانی هموار کنند تا رویکرد توسعه پایدار شهری نیز در کشورهای جهان سوم هموار گردد .