1403/02/16
هوشمند علیزاده

هوشمند علیزاده

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 22978245100
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی: سنندج، دانشگاه کردستان، دانشگده هنر و معماری، گروه شهرسازی
تلفن: 08733666771

مشخصات پژوهش

عنوان
مفهوم محرمیت و فضا در شهرهای کردنشین
نوع پژوهش
طرح پژوهشی خاتمه یافته
کلیدواژه‌ها
عرصه های خصوصی و عمومی، محرمیت بصری، شهرهای اسلامی، شهرهای کردنشین
سال 1390
پژوهشگران هوشمند علیزاده

چکیده

مطالعات شهری عمدتاً به جای اشاره مستقیم به محرمیت، مفاهیم قلمرو یابی و فضای شخصی را مورد تاکید قرار داده اند. در کنار این دو مفهوم که عمدتا وامدار مطالعات رفتاری می باشند، ارجاعاتی به مفاهیم دوتایی دیگری همچون محرمیت و اجتماع محلی در مطالعات شهری وجود دارد. فقدان مرجع مستقیم در زمینه محرمیت در مطالعات یا نظریه ی شهری عمدتا به ماهیت محیط ساخته شده، به ویژه تداخل حوزه های خصوصی و عمومی، در فرهنگ غربی ارتباط پیدا می کند که از قرن هجدهم به بعد تغییر کرده است. بهای این تغییر را حوزه خصوصی پرداخت نموده زیرا که نهاد خانواده کنترل انحصاری خود بر قلمرو خصوصی اش را با تضمین دسترسی به حوزه عمومی از دست می دهد و به همین خاطر در این زمینه فرهنگی دوگانگی فضای عمومی و خصوصی کم رنگ شده است. در مقابل، در بافت شهری فرهنگ شرق به ویژه خاورمیانه، مفهوم محرمیت بخاطر اهمیت زندگی خانوادگی که بواسطه قرآن مقدس بعنوان نهاد اصلی جامعه نهادینه شده، برجسته شده و بر آن تأکید زیادی شده است به همین دلیل، تحقیقات زیادی در ارتباط با شهر اسلامی وجود دارد که بطور مستقیم به مفهوم محرمیت و تأثیرات آن بر شکل سکونتگاهها می پردازد. در این زمینه ی فرهنگی، فرم و شکل شهرهای کردنشین بواسطه بستر فرهنگی آن که حاصل از موقعیت و شرایط جغرافیایی و تاریخ سیاسی آن است و جایگاه آن در مطالعات شهری غایب است، متمایز بوده و تا حدود زیادی رویکرد متفاوتی را به محرمیت بصری نسبت به فرهنگ های همجوار نشان می دهد. نتایج این بخش دال بر آن است که مفهوم زندگی اجتماعی در شهر کردنشین نسبت به سایر شهر های اسلامی بواسطه شرایط اجتماعی-فرهنگی و محیطی که این جامعه را در بر گرفته و تحت تأثر قرار داده، متفاوت می باشد. این شرایط به خلق مفهومی متمایز از همسایگی و آزادمنشی در خصوص شأن و موقعیت زن منجر شده بطوریکه رویکرد متفاوتی را به محرمیت بصری در میان کُردها بوجود آورده است. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که فرهنگ کُرد نسبت بهچشم اندازهای طبیعتی و بویژه مفهوم روح مکان پاسخگو و در تعامل مثبت با آن بوده است. ارزش منظر طبیعی بر ساختار سکونتگاههای شهری بویژه معماری بومی مؤثر افتاده بطوریکه ارتباط با طبیعت در الگوی تراس مانند خانه ها و عنصر فضایی برهیوان (ایوان) پایدار شده است. از نقطه نظر شکل شهر، چنین گرایشاتی بهمراه ویژگیهای مقر جغرافیایی شه