هدف پژوهش حاضر بررسی نقش برتری نیمکرهای در حل مسئله، انعطافپذیری شناختی و کنترل تکانه بود. طرح پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی ساکنان شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه پژوهش شامل 140 نفر بودند که با استفاده از ملاکهای ورود/خروج و بر اساس پرسشنامه جانبی شدن برتری نیمکرههای مغز ولز و واگنر به دو گروه چپ برتر (70 نفر) و راست برتر (70 نفر) تقسیم شدند. آزمون نرمافزاری کارتهای ویسکانسین برای اندازهگیری انعطافپذیری شناختی، آزمون خطرپذیری بادکنکی برای اندازهگیری، کنترل تکانه و آزمون برج هانوی برای اندازهگیری حل مسئله اجرا شد. برای نتایج نشان داد که بین نمرات حل مسئله (001/0,P=82/18F=)، تعداد طبقات (031/0,P=75/4F=)، خطای در جاماندگی انعطافپذیری شناختی (039/0,P=34/4F=) و کنترل تکانه (007/0,P=59/7F=) افراد راست برتر و چپ برتر تفاوت معنیدار وجود دارد. در حل مسئله و انعطافپذیری گروه راست برتر عملکرد بهتری از چپ برترها داشتند. در کنترل تکانه چپ برترها عملکرد بهتری از راست برترها داشتند بنابراین عملکرد نیمکرههای مغز بر کارکردهای شناختی و پردازش اطلاعات شناختی تأثیر دارد.