آوانماها در دو زبان فارسی و کُردی با وجود داشتن ویژگیهای مشترک، از نظر ردهشناختی و آرایش هجایی- واجی (= ساختار آوایی) تفاوتهای بنیادینی با هم دارند. این گونه از واژهها در زبان فارسی از مقولۀ اسم بهشمار میروند؛ در حالیکه در زبان کُردی به سبب اینکه افزون بر آوانماهای اسمی، آوانماهای فعلی نیز وجود دارد، چنین واژههایی عملاً به دو مقولۀ اسم و فعل تقسیم میشوند. از نظر ساختار هجایی- واجی نیز آوانماها، بهعنوان یک خانوادۀ واژگانی خاصّ، در هر کدام از این دو زبان غالباً دارای الگوهای مشخصّی هستند که در واژههای دیگر وجود ندارد؛ در واقع الگوی توالی هجاها و ترکیب واجها در آوانماها با واژههای غیرآوانمایی تفاوت دارد و ترکیب همخوانها در این گونه از واژهها با محدودیتهایی که در واژههای دیگر وجود دارد، مواجه نیست. الگوهای ساختار آوایی آوانماها در زبان فارسی غالباً مبتنی بر فرایند تکرار است، چه تکرار در هجا و چه تکرار در واج؛ به همین سبب موسیقی و هماهنگی در ریتم، شاخصۀ بارزی در ساختار آوانماهای این زبان محسوب میشود. در مقابل، در آوانماهای زبان کُردی تکرار در واج و هجا وجود ندارد و مشخصۀ ساختار آوایی آنها بر این فرایند مبتنی است که در حالت اسم مصدر یا حاصل مصدر همگی به واکۀ «ه/ ـە» /æ/ ختم شوند. برای این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، دو کتابِ فرهنگ نامآواها در زبان فارسی و فەرهەنگی ڕێژنە، بهعنوان منبع دادهها قرار گرفتند و تمام نمونههای موجود در آنها، از جنبۀ ساختار هجایی- واجی بررسی و در الگوهای مشخصی دستهبندی شدند. برای بحث ردهشناختی آوانماها نیز افزون بر اینکه از نظر دستوری امکان یا عدم امکان صرف آنها برای ساخت فعل لحاظ شده، به کاربرد آنها در زبان روزمرۀ سخنوران نیز توجّه شده است.