بین چگونگی ساخت نحوی و بلاغت، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ از یکسو، اغراضِ بلاغی و معانی موردِ نظر با سازوکارهای نحوی بیان می شود و از سوی دیگر، کیفیت اجزای نحویِ کلام نیز تابع بیانِ معانی و اغراض بلاغی است. در این مقاله، یکی از مهمترین ساختهای نحوی در زبان فارسی از منظرِ بلاغت بررسی می شود که در گذشته از «عطفِ دو جمله به هم» که فعل های آنها از نظرِ وجهی متفاوت هستند، برای القای اغراض بلاغی چون نمایشِ «قطعیّت در وقوع فعل» استفاده شده است. در این راستا، با ذکر مثال هایی از آثار شاعرانِ گذشته، فرایندِ شکل گیری و تکاملِ ساخت نحویِ عطفِ وجوه توضیح داده می شود؛ این که چه تغییر و تحولاتی در نحوِ زبان فارسی صورت گرفته تا ساخت موردِ نظر به شکل کنونی درآمده است. همچنین، بیان می شود که تفاوت بلاغیِ هریک از صورت های پیشینِ عطفِ وجوه نسبت به هم چگونه است و عطف وجوه نسبت به آنها چه امتیازِ بلاغی دارد. حاصل پژوهش نشان می دهد که سیر تکاملی ساخت نحویِ «عطفِ وجوه» از ساختِ شرطی شروع می شود و در ادامه، به ساخت نحوی «بیان نتیجه» و سپس به ساخت نحویِ «عطفِ دو جملۀ امری به هم» ختم می شود و در نهایت، ساخت نحویِ «عطف وجوه» شکل می گیرد. برای تأیید چنین سیر تکاملی ای، کافی است که هریک از این ساخت های نحوی به یکدیگر تبدیل و با هم مقایسه شوند.