ارتباطات D2D که بر اساس تبادل توان و داده میان دو کاربر، به شکل بلاواسطه و بدون کمک BS پایه ریزی شده است، از جمله فناوریهای ارتباطی هایتک به شمار می آید که در جهت مدیریت بهره برداری از طیف محدود فرکانسی همراه با ارتقاء شاخص احتمال پوشش شبکه، طراحی شده است. اما استفاده از این فناوری ملازم با چالشهائی چون؛ کنترل و اعمال محدودیت بر توان تخصیصی به فرستنده D2D با این قید که با وجود تداخل حاصل از این توان بتوان کیفیت ارتباط در شبکه سلولی را حفظ کرد، درگیر است. اگر در این وضعیت شرایطی را لحاظ کرد که در آن دستیابی لحظه ای به اطلاعات و شرایط کانال در تداخل بین فرستنده D2D و گیرنده سلولی، موجود نباشد، این امر بغرنجتر نیز خواهد شد. راهکارهائی که این پژوهش برای مواجهه با این معضل و در جهت جبران توان فرستنده D2D و با هدف بهبود استفاده از طیف محدود در پیش می گیرد عبارتند از: تغذیه فرستنده D2D کم توان با بهره گیری از تکنولوژیهای جذب انرژی محیطی همراه با حسگری طیفی. در واقع قابلیت رادیوشناختی به کاربران D2D کمک میکند تا طیف فرکانسی شبکه سلولی را با راهبردی فرصت شناسانه با هدف انجام ارتباطات D2D بدست آورند و یک شبکه نیمه مستقل در زیربنای شبکه سلولی ایجاد کنند. همگام با پیاده سازی این دو راهبرد؛ پتانسیل گیرنده D2D در تداوام تلاش برای اتصال به کاربران نزدیک دیگر در صورت عدم فراهمی امکان برقراری ارتباط با نزدیکترین کاربر بررسی و اهمیت استراتژیک آن در بهبود شاخص احتمال پوشش شبکه نشان داده میشود. در ادامه اثرکارمد فناوری امواج باند میلیمیتری در بهبود احتمال پوشش SINR مطرح میگردد.