ورزش تأثیرات مفیدی بر سلامت مغز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات مقاومتی با شدتهای مختلف بر سطوح سرمی BDNF ،Claudin11 و فاکتورهای عملکردی در بیماران MS بود. 30 زن مبتلا به MS) میانگین سنی 8/1±1/36 سال) به روش هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه تجربی 1) انجام تمرینات مقاومتی به مدت 12 هفته، هر هفته سه جلسه، با شدت 1RM 60 ،(%گروه تجربی 2) انجام تمرین با شدت 85% 1RM (و گروه کنترل (بدون برنامه تمرینی منظم) تقسیم شدند. خونگیری در دو نوبت (48 ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرینی) انجام گرفت. نتایج اندازه گیری ها به روش الایزا و به کمک تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از دوازده هفته، سطوح سرمی BDNF در هر دو گروه تجربی نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری یافت (001/0=P .(این افزایش در گروه تجربی 1 نسبت به گروه کنترل نیز معنادار بود (002/0=P .(همچنین سطوح سرمی Claudin11 ،استقامت عضلانی و تعادل در گروه های تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش و خستگی کاهش معناداری یافت (001/0=P .(این تغییرات در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل نیز معنادار بود. علاوه بر بهبود تعادل، خستگی و استقامت عضلانی، یافته های حاضر نشان داد تمرینات مقاومتی موجب افزایش سطوح Claudin11 میشود که فاکتور مهمی در تشکیل غلاف میلین رشته های عصبی است. همچنین افزایش سطوح BDNF که نقش اساسی در توسعه، نگهداری و ترمیم سیستم عصبی دارد، مشاهده شد. علاوه بر این تمرینات مقاومتی با شدت متوسط در بیشتر موارد تأثیراتی مشابه با تمرینات با شدت بالا داشت.