پژوهش حاضر، تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی را بر سطوح 1-sICAM و مقاومت به انسولین در زنان غیر فعال بررسی کرده است.44 زن سالم با میانگین سنی 8± 20 سال و شاخص توده بدنی 20 کیلوگرم بر مترمربع در چهار گروه استقامتی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل (هر گروه 11 نفر) قرار گرفتند. تمرینات به مدت شش هفته وهر هفته سه جلسه اجرا شد. تمرین استقامتی شامل بلوکهای ایروبیک ( 75-60 % حداکثر ضربان قلب) و تمرین مقاومتی به صورت کار با وزنه ( 75- 60 % یک تکرار بیشینه) بود. در برنامۀ ترکیبی، افراد یک جلسه برنامۀ تمرین قدرتی و جلسۀ بعد، برنامۀ تمرین استقامتی را انجام دادند. خونگیری، 36 ساعت قبل از تمرین و مجدداً،36 ساعت پس از خاتمۀ تمرینات انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون آنوا با اندازه گیری های مکرر نشان داد که سطوح sICAM کاهش معنادار داشت؛ ولی در گروه استقامتی این کاهش معنادار نبود. تغییرات انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچ یک ازگروه ها معنادار نبود؛ اما مقادیر گلوکز ناشتا در گروه ترکیبی افت معناداری داشت ؛(P= ( 0.01 درحالی که در سایر گروه ها بدون تغییر بود. همچنین، تغییرات بین گروهی معناداری در ارتباط با هیچ یک از متغیرها مشاهده نگردید. به نظر می رسد که تمرینات ترکیبی در مدت و شدت اعمال شده (در مقایسه با تمرینات استقامتی)، بر سطوح مولکول چسبان اثرگذاری بیشتری دارد؛ اما جهت بهبود مقاومت به انسولین، شدت برنامۀ تمرینی بیشتری موردنیاز می باشد. درکل، شاید بتوان گفت برای بهبود این شاخصها، اجرای همزمان تمرینات استقامتی و مقاومتی در مقابل انجام هریک به تنهایی مؤثرتر است.