پژوهش حاضر، تأثیر 6 هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی را بر سطوح sICAM-1 سرمی و شاخص مقاومت به انسولین در زنان تمرین نکرده مورد مطالعه قرار داده است. 44 زن تمرین نکرده ی سالم با میانگین سنی59/1±23/20 سال و شاخص توده ی بدنی04/3±84/20 کیلوگرم بر مترمربعبه صورت هدفمند انتخاب و سپس به شکل تصادفی در چهار گروه: استقامتی، قدرتی، ترکیبی و کنترل (هر گروه 11 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی ها تمرینات خود را به مدت شش هفته (سه جلسه در هفته) شروع کردند.برنامه ی تمرین هوازی شامل بلوک های ایروبیک بود که با شدت 60 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب انجام شد. برنامه ی تمرین مقاومتی به صورت کار با وزنه بود و با شدت 60 تا 75 درصد یک تکرار بیشینهدر نظر گرفته شد. در روند برنامه ی ترکیبی، افرادیک جلسه برنامه ی تمرین قدرتی وجلسه ی بعد، برنامه ی تمرین استقامتی را همانند گروه تمرین استقامتی و مقاومتی انجام دادند.گروه کنترل بدون برنامه ی تمرینی بود.خونگیری جهت اندازه گیری سطوح sICAM-1 و شاخص مقاومت به انسولین پس از 12 ساعت ناشتایی در حالت پایه (24 ساعت قبل از شروع برنامه ی تمرینی) و مجدداً 36 ساعت پس از خاتمه تمرینات انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون آنوای تکراری نشان داد که سطوح sICAM-1 در گروه قدرتی (00/0=p) و ترکیبی (00/0=p)کاهش معنادار داشت، ولی در گروه استقامتی این کاهش معنادار نبود. همچنین تغییرات در انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروه ها معنادار نبود، اما مقادیر گلوکز ناشتا در گروه ترکیبیافت معناداری داشت (01/0p=)، درحالی که در سایر گروه ها بدون تغییر بود. همچنین، در ارتباط با هیچ یک از متغیرها، تغییرات درون گروهی معناداری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: به نظر می رسد که تمرینات ترکیبی در مدت و شدت اعمال شده، بر سطوح مولکول چسبان و شاخص مقاومت به انسولین در زنان تمرین نکرده سالم تأثیر بیشتری دارد و برای بهبود شاخص مقاومت به انسولین و سطوح سرمی sICAM-1،اجرای همزمان تمرینات استقامتی و مقاومتی، در مقابل انجام هر یک به تنهایی، کاربردی تر است.