پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی سیستم حافظه انتقالی در ارتباط بین هویت تیم، هویت حرفه ای و کیفیت ارتباط با بازاریابی داخلی با توجه به نظریه سیستم حافظه انتقالی وگنر بود. پژوهش حاضر ازجمله تحقیقات توصیفی- همبستگی است. نمونه آماری شامل 200 نفراز کارمندان اداره ورزش و جوانان شهرستان های استان آذربایجان غربی بود که از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شد. اطلاعات 190 نفر با توزیع و جمع آوری پرسشنامه برگرفته از سه پرسشنامه استاندارد لیائو، لوئیس و دیویس جمع آوری گردید. روایی محتواییسؤالات توسط اساتید مدیریت بازاریابی ورزشی دانشگاه کردستان و پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ که بین 83/0 تا 88/0 بود، مورد تأیید واقع شد. جهت تحلیل داده ها از دو نرم افزارSPSSو AMOSS بهره گرفته شد. یافته ها بیانگر آن بود که کارمندان صرف وجود متغیرهای سازمانی در سطح اطمینان 95 درصد با بازاریابی داخلی رابطه معنادار داشتند و از بین متغیرها هویت تیم معنادار نبود. کارمندانی که بر اساس نقش واسطه سیستم حافظه انتقالی سعی در پیشبرد کارهایشان با توجه به متغیرهای سازمانی داشتند در تحلیل مدل ساختاری، مقادیر شاخص های برازش مطلوب و RMSEA آن با مقدار 031/0 و pکوچک تر از 001/0در سطح اطمینان 99درصد احساس تعهد و رضایت بالاتری داشتند. با استفاده از مدل معادله ساختاری در جهت تعیین نقش میانجی سیستم حافظه انتقالی بین متغیرهای سازمانی بر متغیر وابسته بازاریابی داخلی بر اساس نظریه سیستم حافظه انتقالی وگنر مشخص شد که به ازای هر یک درجه تغییر در متغیرهای مستقل و میانجی 50% اثر بازاریابی داخلی بیشتر می شود. تمرکز کارمندان بر تخصص، اعتبار و هماهنگی باعث اثرگذاری 71/0 بر بازاریابی داخلی شد. به ازلحاظ آماری به هنگام حضور سیستم حافظه انتقالی اثرگذاری متغیرهای سازمانی برای هر سه متغیر معنادار شد. وجود این فاکتورها در موفقیت بازاریابی داخلی در یک سازمان کاری، مطلوب به نظر می رسد.