هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در اختلاط کاربری و پایداری فضاهای ورزشی چند منظوره بود. روش تحقیق آمیخته (کیفی- کمی) و در دو مرحله انجام شد که در بخش کیفی روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل مضمون انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش منابع انسانی (اساتید و پژوهشگران مدیریت اماکن ورزشی دانشگاهها، مدیران و کارشناسان فضاهای ورزشی چندمنظوره و متخصصان کاربری و پایداری فضاها) و منابع اطلاعاتی (علمی، کتابخانهای و رسانهای مرتبط و معتبر ) بود. مصاحبهشوندگان و منابع اطلاعاتی به تعداد قابل کفایت، بهصورت هدفمند و بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند ( 16 نفر، 45 نسخه). ابزار پژوهش شامل مصاحبههای اکتشافی نیمه ساختارمند به همراه مطالعه کتابخانهای نظاممند بود. روایی ابزار بر اساس شایستگی عملی، اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین کدگذاران ارزیابی و تائید گردید. جهت تحلیل یافتهها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحلهای (باز، گزینشی و موضوعی) با رویکرد تحلیل مضمون استفاده شد. چارچوب مفهومی نهایی شامل 87 مؤلفه، 26 مضمون فرعی، 11 مضمون اصلی و 5 سازه مفهومی شناسایی شده بود. در بخش کمی روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش مدیران اجرایی و کارشناسان فضاها و اماکن ورزشی چندمنظوره کشور بودند. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت جهت آزمون مدل به روش هدفمند و در دسترس انتخاب و نظرخواهی گردید (107 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه بر گرفته از بخش کیفی بود.برای ارزیابی روایی محتوایی از شش متخصص علمی و اجرایی نظرخواهی شد. سپس پایایی ترکیبی و روایی سازه در مرحله نهایی با استفاده از نرمافزار پی.ال.اس بررسی و تایید شد. در بخش کیفی مضامین کلی و منظرها بهصورت زنجیرهای و ارتباط باهم شامل سازه مداخلهگرهای کاربری فضاهای ورزشی، سازه کارآمدی سیستم اجرایی فضاهای ورزشی، سازه ظرفیت کاربری فضاهای ورزشی، سازه قابلیت اختلاط کاربری فضاهای ورزشی وسازه پایداری فضاهای ورزشی بود. در بخش کمی نتایج تحلیل عاملی سازههای هریک از پنج متغیر اصلی نشان داد که تمامی مؤلفهها بهصورت معناداری نقش تبیینکنندهای دارند. تحلیل مسیر هم نشان داد که روابط بین پنج متغیر اصلی بهتوالی (مداخلهگرهای کاربری فضاهای ورزشی ، کارآمدی سیستم اجرایی فضاهای ورزشی، ظرفیت کاربری فضاهای ورزشی، قابلیت اختلاط کاربری فضاهای ورزشی و پایداری فضاهای ورزشی ) از متغیرهای مستقل به سمت متغیرهای وابسته مثبت و معنادار است و مدل مفهومی برازش مطلوبی دارد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت که چهارچوب و الگوی اختلاط کاربری و پایداری فضاهای ورزشی چند منظوره، فرایندی منسجم و مرتبط به هم است که در هر سطح و مرحله دارای ویژگیهای مختص به خود است که از عوامل همبستۀ خود اثر میپذیرند؛ ازاینرو ضرورت دارد جهت ساخت فضاهای ورزشی چند منظوره با اختلاط کاربری و پایداری، ارتباط بین عوامل درون هر سطح با سایر سطوح را در نظر گرفت.