هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی چالش های ساختاری - مدیریتی جذب و حفظ حامی مالی در ورزش های حرفه ای اصلی و حاشیه ای ایران بود. روش تحقیق از نوع (آمیخته) کیفی و کمی و به صورت تحلیل مضمون بوده و جامعه آماری شامل صاحب نظران حوزه ورزش (رؤسا، نواب رئیس، دبیران و مدیران بازاریابی فدراسیون ها و مدیران و معاونین وزارت) بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود و مصاحبه عمیق با ۲۴ شرکت کننده تا اشباع نظری صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری و نرم افزار NVIVO10 استفاده شد. پس از شناسایی چالش ها، با هدف رتبه بندی آن ها پرسشنامه AHP طراحی و در اختیار ۱۶ نفر از خبرگان صنعت ورزش و بازاریابی قرار گرفت. یافته ها نشان داد چالش های ساختاری جهت جذب حامی مالی در ورزش های حرفه ای حاشیه ای در ده مضمون، چالش های ساختاری جهت حفظ حامی مالی در ورزش های حرفه ای حاشیه ای در هشت مضمون، چالش های مدیریتی جهت جذب حامی مالی در ورزش های حرفه ای اصلی در چهار مضمون، چالش های مدیریتی جهت حفظ حامی مالی در ورزش های حرفه ای اصلی در چهار مضمون، چالش های مدیریتی جهت جذب حامی مالی در ورزش های حرفه ای حاشیه ای در هفت مضمون و چالش های مدیریتی جهت حفظ حامی مالی در ورزش های حرفه ای حاشیه ای در چهار مضمون شناسایی به روش AHP اولویت بندی شدند. رتبهبندی چالشها با استفاده از روش AHP به مدیران این امکان را میدهد که در فرآیند تصمیمگیری، به اولویتهای واقعی و اثرگذار بر عملکرد سازمان تمرکز کنند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که "تفکر راهبردی" به عنوان اولویت اصلی در جذب حامی مالی شناخته شده است. همچنین، در زمینه چالشهای ساختاری و مدیریتی جذب و حفظ حامی مالی در ورزشهای حرفهای اصلی، عواملی چون "سیاستزدگی و نقش دولت"، "سواد بازاریابی مدیران و نیروی انسانی"، و "ناکارآمدی نظام مالی و قانون" از جایگاههای بالایی برخوردارند. در ورزشهای حرفهای حاشیهای نیز، "نقش رسانه"، "برندسازی" و "وابستگی دولتی مدیریت" به عنوان چالشهای کلیدی مطرح شدهاند. این اولویتبندیها میتواند به مدیران کمک کند تا استراتژیهای موثرتری برای جذب و حفظ حامیان مالی در ورزشهای حرفهای اصلی و حاشیهای تدوین کنند. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده، به مدیران توصیه میشود که در تصمیمگیریهای مرتبط با جذب و حفظ حامی مالی، نگاه بلندمدت داشته و از رویکردهای مبتنی بر داده و تحلیل دقیق استفاده کنند. اقدامات آگاهانه و مدبرانه میتواند ضمن ارتقاء جایگاه ورزش حرفهای، زمینهساز توسعه پایدار در این حوزه شود. این رویکرد نه تنها منجر به همافزایی درونی در سازمانهای ورزشی خواهد شد، بلکه حامیان مالی را به ادامه همکاری و سرمایهگذاریهای بلندمدت ترغیب میکند، که در نهایت به سود هر دو طرف خواهد بود.