این مقاله در پی آنست که چارچوبی مفهومی برای سازمان فضایی شهر تپه ماهوری سنندج ترسیم کند. در این راستا، مقاله، شکل فیزیکی زمین و پستی- بلندی های آن را به عنوان بستر فضاها و عاملی موثر در معنا دهی به مکان ها در نظر دارد. در این تحقیق، نخست با قیاس زبانشناسی و شهر، سعی می شود به روشی برای خوانش فضاهای شهری رسید و در ادامه، با مقایسه دو زمین سار توپوگرافیک و زمین سار دشتی، مفاهیم مکان و چشم انداز به طور دقیق تر برای شهر سنندج بازتغریف می شوند. در این میان ارتباط درون و برون فضاها به عنوان شاه کلید درک یک مکان شهری، در طیفی از عمومی تا خصوصی، نخست نقشی دیداری و پس از پیدا کردن زبان ویژه برای خوانش شهر سنندج، به بر هم نهاده ای ذهنی و معنایی بدل می شوند که برای ارتقای مفاهیم اجتماعی فرصت سازخواهد بود. فرصت گردهم آمدن انسان ها میان ساختمان ها و تپه ها و انواع ارتباط بین آن ها در ترازهای مختلف زمین. این بر هم نهاده در گام اول، در مقام لایه های فضایی ترکیبی برخاسته از طبیعت شهر است و در گام های بعدی می تواند هم سو با رفتارهای کاربران در برخی از فضاهای شهری باشد؛ مدلی برای سازمان دهی فضایی- اجتماعی فضاهای شهری سنندج.