مقدمه: حضور ذهن به معنی آگاهی حاصل از توجه در لحظه کنونی بدون قضاوت تعریف می شود. حضور ذهن چند بعدی شامل عاطفه مثبت نسبت به خود، عاطفه مثبت نسبت به دیگران، عاطفه منفی نسبت به خود، و عاطفه منفی نسبت به دیگران است. از طرف دیگر، اطلاع از تعداد راه های ممکن برای برخورد با موقعیت ها به انعطاف شناختی موسوم است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی حضور ذهن یک بعدی و چند بعدی با انعطاف شناختی و خصوصیات اختلال شخصیت ضداجتماعی در دانشجویان بود. روش: در پژوهش حاضر 80 نفر از دانشجویان دانشگاه کردستان به روش نمونه گیری مقدور پرسشنامه های حضور ذهن فلدمن (2006)، حضور ذهن چندبعدی کراوس و سیرس (2009) و اختلال شخصیت ضداجتماعی (لونسون و دیگران، 2006) را پر کردند. داده های حاصل با استفاده از همبستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: انعطاف شناختی، حضور ذهن، و حضور ذهن چندبعدی هر سه با شخصیت ضداجتماعی همبستگی معکوس معناداری داشتند (به ترتیب، 20/0-, 21/0-, و 46/0-).همچنین از چهار خرده مقیاس حضور ذهن چندبعدی، خرده مقیاس عاطفه مثبت نسبت به خود و دیگران به طور معکوس (به ترتیب، 22/0- و 26/0-) و عاطفه منفی نسبت به خود و دیگران به طور مستقیم (به ترتیب، 44/0, و 42/0) با شخصیت ضداجتماعی همبستگی معناداری داشتند. در تحلیل رگرسیون فقط بتای حضور ذهن چندبعدی در پیش بینی شخصیت ضداجتماعی معنادار بود (46/0-). نتیجه گیری: هر چه افراد صفات اختلال شخصیت ضداجتماعی بیشتری داشته باشند، از نظر عاطفه ی منفی نسبت به خود و دیگران نمرات بالاتر و از نظر عاطفه مثبت به خود و دیگران، حضور ذهن کلی، و انعطاف شناختی نمره پایینتری می گیرند. مداخلات مبتنی بر حضورذهن و عواطف و بهبود انعطاف شناختی می توانند در کاهش خصوصیات ضداجتماعی مؤثر باشند.