زمینه: کنترل شناختی که به معنای توانایی کنترل رفتارها یا پاسخهای نامناسب است و یکی از مؤلفههای اصلی کارکرد اجرایی است، در افراد دارای باورهای فرا طبیعی دچار نقص است، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا تحریک آنودال tDCSناحیه rDLPFCبر عملکرد کنترل شناختی افراد دارای باورهای فراطبیعی مؤثر است یا خیر؟ هدف: هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه ( )tDCSبر بهبود توانایی کنترل شناختی و بازداری در افراد دارای باورهای فرا طبیعی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح شبهآزمایشی پسآزمون با گروه گواه بود که جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشکده روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه تهران در سال 0991بودند که ازاینبین 91نفر از طریق نمونهگیری در دسترس و با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده باورهای فراطبیعی توبیسیک ( )2110که میزان باورهای فراطبیعی در افراد را میسنجد، غربالگری شدند و آنهایی که نمرات بالاتر از میانگین داشتند بهطور تصادفی در گروهها (آزمایش و شم) گمارش شدند. گروه آزمایش ( 09نفر) تحریک آند بر روی ناحیه F4و همچنین تحریک کاتد در ناحیه ( FP1یک جلسه 01دقیقهای تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمهای 2میلیآمپر) دریافت کردند و گروه شم ( 09نفر) تحریک ساختگی دریافت کردند. آزمودنیها در موقعیت تحریک آند و شرایط شبه تحریک از طریق آزمون برو / نرو که برای سنجش کنترل شناختی و بازداری است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات مربوط به خطای ارتکاب ( )p= 1/10 ،f0،91= 1/120و سرعت واکنش ( )p= 1/12 ،f0،91= 5/011در گروههای rDLPFCو شم تفاوت معناداری وجود دارد. بهطوریکه برای آزمودنیهای گروه rDLPFCخطای ارتکاب و سرعت واکنش نسبت به گروه شم، بهطور معناداری کمتر میباشد. نتیجهگیری: تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر روی rDLPFCافراد دارای باورهای فراطبیعی، میتواند در عملکرد مربوط به کنترل شناختی مؤثر باشد