برابری و تعامل میان همه ی اقوام و ملّت ها، از آموزه های ماندگار دین اسلام است.اما در جامعه ی اسلامی ودنیای عرب، پس از فاصله گرفتن تدریجی از سرچشمه های تبعیض زدای دین، و به دنبال پیدایش دوباره ی تعصّبات قبیله ای پیش از اسلام، به ویژه در دوره ی عباسی، از یک سو نحله هایی چون شعوبیه، در واکنش به بی عدالتی شاهان موسوم به خلفا، به ذکرمعایب عرب ها پرداختند و در عکس العملی مشابه، برخی عرب های متعصّب نیز به تحقیر دیگر ملل اسلامی چون ایرانیان و کردها پرداختند. البته سهم کردها در این میان، مضاعف بود؛ از طرفی به دلیل ایرانی بودن، می بایست تاوان شعوبی گری برخی ایرانیان را بپردازند و از جهتی دیگر، به دلیل انتساب به «ماد»ها از تیر تحقیر برخی از ایرانیان باستان گرا بی نصیب نماندند. در این پژوهش به روش تحلیلی ـ توصیفی، جوانب گوناگون سیمای کُرد در شعر کلاسیک عربی از جمله مدح و نکوهش شخصیت های کرد، اشاره به نسب ونژادکردها بررسی شده است و نتایج آن نشان می دهد که تعداد قابل توجهی از این تصویرها، متأثر از درگیری های میان شعوبیه و عرب های متعصّب، چهره ای منفی و گاه خرافی از کردها را نشان می دهند. در برخی دیگر، شاهد تمجید از شخصیت های مهم و اثر گذار کرد هستیم؛ اما همراه با تجاهل یا انتحال نسبشان. در موارد اندکی نیز شاهد تصویر واقعی همراه با همدلی نسبت به کردها هستیم