چکیده آسیبشناسی رشتههای مختلف آموزشی، از رسالتهای تربیتیافتگان در هر سیستم آموزشی است و این مهم، جز با نگرشی انتقادی و برمبنای فاصلهگیری نقادانه از آن نظام دانایی محقق نمیشود. در این میان، رشتهی زبان وادبیات عربی نیز از این قاعده مستثنی نیست و آسیبها و ضعفهای موجود در ساختار آموزشی آن، موجب بیعلاقگی و ریزش کمی و کیفی دانشجویان و تا حدودی اساتید شده است.محور اصلی این نوشتار مفهوم «زیست جهان» از ادموند هوسرل پایه گذار روش پدیدارشناسی است.زیست جهان، زندگی واقعی مشترک سوژههای انسانی است که بایستی بر مبنای آن دانش انسانی صورت بندی شود وانگاره« زیست- دانش» مبنا قرار گیرد.جستار زیر میکوشد با تکیه بر مفهوم «زیستجهان» به تحلیل و توصیف این مسأله بپردازد که آسیب ریزش دانشجویان در رشتهی زبان وادبیات عربی ناشی از تمایز در افق زیستجهانی است. یعنی آگاهی و درک و دریافت تحصیلکنندگان در این رشته با آگاهی و درک و دریافت زیستجهان معاصر، وجوه تمایز و افتراق بنیادین دارد و هم از این روست که با آن نوع دانش، امکان ادراک، تعامل و همذاتپنداری با جهان واقع زندگی برای آنان مفقود میشود. از نتایج این نوشتار تبیین تمایزات اساسی میان زیستجهان حاکم بر رشتهی زبان وادب عربی و زیستجهانی است که در آن زندگی میکنیم تا بدین وسیله آسیبی که ریشه در بنیاد آگاهی دارد، فهم شده و نسبت به حل آن اقدامات و اصلاحاتی به عمل آید. از جملهی این اصلاحات گشودن افقی در راستای بینارشتهای شدن آموزش در این رشته است که مطالعات امروزین بسیار بر آن تاکید مینهد. کلمات کلیدی:ریزش دانشجو، رشته عربی، زیست جهان، تمایز افقها.