بخش حملونقل یکی از اصلیترین مصرفکنندگان انرژیهای فسیلی در کشور است. قیمت پایین سوخت و تردد گسترده خودروهای فرسوده، منجر به کاهش بهرهوری انرژی، تشدید آلودگیهای زیستمحیطی و فشار بر منابع مالی کشور شده است. از سوی دیگر، روند اسقاط خودروهای فرسوده متناسب با رشد تولید خودرو پیش نرفته و این نابرابری لزوم تدوین سیاستهای مؤثر را برجسته کرده است. این پژوهش به بررسی سیاست «گسترش مسئولیت تولیدکننده» میپردازد که طی آن، تولیدکننده خودرو موظف به جمعآوری، بازیافت و اسقاط خودروهای فرسوده است. برای مدلسازی مساله از رویکرد نظریه بازیها استفاده می شود. در این مدل، دولت بهعنوان بازیکن اول، سیاستهای جریمه و پاداش را تعیین میکند و خودروساز بهعنوان بازیکن دوم، رفتار خود را با هدف حداکثرسازی سود، نسبت به این سیاستها تنظیم مینماید. نتایج مدل نشان میدهد در صورتی که مؤلفههای سیاستی به درستی طراحی شوند، تعادل مؤثری میان منافع دولت، سود تولیدکننده و کاهش خودروهای فرسوده برقرار خواهد شد. همچنین، تحلیل تابع سود دولت بیانگر آن است که سیاستهای بهینه جریمه و پاداش نه تنها موجب افزایش رفاه اجتماعی میشوند، بلکه رفتار تولیدکننده را در راستای اهداف زیستمحیطی و مدیریت پایدار منابع سوق میدهند.