صنعت بازیهای ویدئویی طی دو دهه اخیر به یکی از مهمترین ارکان اقتصاد دیجیتال جهانی تبدیل شده است. افزایش تقاضا برای بازیهای با کیفیت بالا، ظهور پلتفرمهای توزیع دیجیتال و سرمایهگذاریهای کلان، این صنعت را به بازاری رقابتی و پرریسک بدل ساخته است. از یک سو توسعهدهندگان برای تولید بازیهای با کیفیت نیازمند سرمایهگذاری هنگفت و دسترسی به دادههای دقیق تقاضای بازار هستند، و از سوی دیگر پلتفرمها بهعنوان بازیگران مسلط زنجیره تأمین، اطلاعات را بهصورت محدود در اختیار توسعهدهندگان قرار داده و در تأمین مالی نیز محتاطانه عمل میکنند. این شرایط سبب ایجاد دو چالش عمده، یعنی عدم تقارن اطلاعات و محدودیتهای مالی در زنجیره تأمین بازیهای ویدئویی میشود. در زنجیره تأمین بازیهای ویدئویی، قیمتگذاری عمدهفروشی یک مدل سنتی بهشمار میرود. امروزه پلتفرمها مدل قیمتگذاری نمایندگی را به عنوان جایگزینی برای این روش سنتی معرفی کردهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل قیمتگذاری و تأمین مالی در زنجیره تأمین بازیهای ویدئویی، در چند حالت مختلف بررسی میشود: در حالت اول توسعهدهنده محدودیت سرمایه ندارد به همین دلیل میتواند هر چقدر که لازم باشد برای افزایش کیفیت بازی خود هزینه کند. در این حالت، زنجیره تأمین از نظر عدم تقارن اطلاعات و تأثیر بلاکچین در رفع این مشکل بررسی خواهد شد. سپس حالت با محدودیت سرمایه بررسی میشود که در آن توسعهدهند نمیتواند بیشتر از سرمایه اولیه خود و وامی که از پلتفرم دریافت میکند برای کیفیت هزینه پرداخت کند. زمانی که حالت عدم وجود بلاکچین باشد، پلتفرم از پرداخت وام کامل به توسعهدهنده خودداری میکند، زیرا اطلاعات مالی و اعتباری توسعهدهنده از شفافیت کامل برخوردار نیست. با ورود بلاکچین این مشکل رفع میشود و تأثیرات این فناوری در ایجاد شفافیت اطلاعات مالی بررسی میشود. در این راستا، یک زنجیره تأمین دوسطحی شامل توسعهدهنده و پلتفرم مدلسازی میشود که در این زنجیره تأمین پلتفرم نقش رهبر و توسعهدهنده نقش پیرو را دارد. در این زنجیره تأمین بازیهای ویدئویی دو مدل قیمتگذاری نمایندگی و عمدهفروشی تحت شرایط مختلف با استفاده از رویکرد نظریه بازی استکلبرگ مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. برای حل مدل ریاضی استکلبرگ، از روش استنتاج بازگشتی و رویکرد حل کوهن-کاروش-تاکر (KKT) استفاده میشود. با استفاده از تحلیل عددی و بررسی پارامترهای کلیدی، تأثیر آنها بر متغیرهای تصمیم و سود اعضای زنجیره بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که در شرایط بدون محدودیت سرمایه، استفاده از بلاکچین موجب افزایش شفافیت اطلاعات، بهبود تصمیمگیری توسعهدهنده و افزایش سود کل زنجیره میشود. در حالت محدودیت سرمایه نیز بلاکچین با تسهیل فرآیند تأمین مالی و کاهش ریسک اطلاعاتی، توسعهدهنده را قادر میسازد تا سطح کیفیت بهینه را حفظ کند و از زیانهای احتمالی جلوگیری نماید. همچنین مشخص شد که مدل عمدهفروشی سود بیشتر برای زنجیره تأمین به همراه دارد و مدل نمایندگی قیمتهای پایینتر و بهتر برای بازیکنان ارائه میدهد. به طور کلی، یافتههای تحقیق بیانگر آن است که بلاکچین میتواند با ارتقای شفافیت و اعتماد، ابزار مؤثری برای حل چالشهای سنتی زنجیره تأمین بازیهای ویدئویی و بهبود سودآوری و پایداری این صنعت باشد.