جامعهشناسی قانون، با تکیه بر روشی استقرایی و با استفاده از تکنیکی توصیفی-تفسیری به مطالعهی قانون چون یک نهاد اجتماعی در بستر شبکهی روابط میان شهروندان میپردازد. قانون را چون بخشی از فرایند سیاستگذاری عمومی-اجتماعی تحلیل کرده و در این راستا، بازتاب خواست مردم در قانونگذاری و اجرای قانون را مطالعه کرده، معنایی که مردم در واقعیت زندگی اجتماعی به قانون میبخشند و چگونگی گفتوگوهای شهروندان در مورد قانون و کنشگران حقوقی را توصیف کرده و در نهایت پیشنهادهایی را به قانونگذاران و مجریان قانون ارائه میدهد و برای نیل به این منظور، از مجموعهای علوم میانرشتهای کمک میگیرد. در جامعهشناسی قانون، ضرورت وجودی هر قانون در جامعه و بر اساس نیازهای ناشی از همزیستی مسالمتآمیز تعیین میشود و با تحول در ارزشها و فرهنگ و خواستهای مردم، قانون نیز تحول مییابد و عوامل مختلفی بر این تحول اثر میگذارند. جامعهشناسی قانون اینگونه نیست که صرفا خصوصیتی توصیفی داشته باشد، بلکه توصیههایی را نیز برای اجرای قانون و نیز قانونگذاری در درون یافتههای خود دارد و با نشان دادن واقعیتها و هستها، بایدهای قانونگذاری و اجرای قانون را نیز خاطرنشان میشود.